آنچه در این مقاله میخوانید
در مصاحبه ویزای کاری با شرکتهای خارجی معمولاً چند سؤال کلی پرسیده میشود. در ادامه این مطلب قصد داریم مقدماتی بر مصاحبه ویزای کاری و نحوه پاسخگویی صحیح به این سؤالات با تأثیرگذاری بیشتر را بررسی کنیم. لازم به ذکر است که ممکن است جزئیات سؤالات برای شرکتهای مختلف، متفاوت باشد.
مقدماتی بر مصاحبه ویزای کاری
معمولاً پسازاینکه برای شرکتی درخواست کار ارسال مینمایید، رزومه شما در واحد منابع انسانی، توسط افراد مربوطه و یا نرمافزار موردبررسی قرار میگیرد. درصورتیکه بهاندازه کافی مطلوب باشد، به بررسی افراد دیگر و شاید مدیر واحد مرتبط باکار شما برسد. درصورتیکه رزومه دارای مقداری کسری باشد، سؤالات مصاحبه کاری در مورد آنها خواهد بود.
مصاحبه ویزای کاری
یکی از دوستانی که در حال تقویت زبان انگلیسیشان هستند، چند روز دیگر یک قرار مصاحبه کاری با شرکتی کانادایی دارند. به همین دلیل به بررسی و تحلیل سؤالاتی که معمولاً در این مصاحبههای کاری پرسیده میشوند و طرز پاسخگویی به آنها مشغول هستیم.
همانطور که میدانید نحوهی پاسخگویی مؤثر و درست به سؤالات در مصاحبهها میتواند تا میزان زیادی بر شانس پذیرش شما تأثیر داشته باشد. در مصاحبههای کاری باید بتوانید به بهترین شکل با رساندن منظور خود به سؤال کارفرما پاسخ دهید.
پاسخ به سؤالات در مصاحبه ویزای کاری
در جلسه مصاحبه کاری، در پاسخگویی به سؤالات از زیادهگوییهای اضافه که فقط وجهه شما را جلوی کارفرما خراب میکنند، خصوصاً اگر کارفرمای شما فردی خارجی بوده و قصد استخدام شدن در شرکتهای خارجی را داشته باشید، اجتناب نمایید.
سعی کنید تا جایی که میتوانید پاسخ سؤالات خود را کوتاه و مختصر انتخاب کنید. درعینحال با انتخاب جملات مناسب سعی کنید به سادهترین حالت بهترین مفهوم را برسانید. باید بدانید چگونه جواب مدنظر کارفرما را بدهید.
راجع به خودت بگو.
در مصاحبه ویزای کاری معمولاً اولین سؤالی که پرسیده میشود، این است که راجع به خودت بگو (Tell me about yourself). افراد زیادی به دلیل اینکه نمیدانند چطور باید به این سؤال پاسخ دهند، شروع میکنند به گفتن از اسم، فامیل، محل زندگی و … .
ممکن است کمی درباره خانواده، علائق شخصی و یا حتی درباره ظاهر و قدرت بدنیشان صحبت کنند. اینها مواردی هستند که بهدفعات اتفاق افتاده است؛ اما واقعاً توصیه ما این هست که در پاسخ به این سؤال در مصاحبههای کاری برای شرکتهای خارجی، سعی نکنید اینطور پاسخ دهید.
کارفرما در جلسه مصاحبه کاری به دنبال اطلاعات زندگی شخصی شما نیست. وی قصد دارد شما را با هدف بررسی و تحلیل برای تناسب با کار و حرفه خود بشناسد. ببیند آیا برای کار او مناسب هستید یا خیر؟ برای پاسخ به این سؤال باید یک چهارچوب مشخص را رعایت کنید و بر اساس آن به سؤالات پاسخ دهید.
در ابتدا اطلاعات مختصری شامل اسم و فامیل کامل خودتان، اینکه چند سال دارید، مجرد یا متأهل هستید، اهل کدام شهر و کشور هستید و اینکه مدرک تحصیلیتان را از کدام دانشگاه گرفتهاید. توضیح در همین حد در مورد مسائل جانبی کافی است و گفتن اینکه مثلاً فرزند چندم خانواده هستید و ضرورتی ندارد.
سپس در مورد وضعیت شغلی فعلیتان صحبت کنید. در مورد اینکه در چه شرکت و سازمانی با چه عنوان شغلی و پستی مشغول به کار هستید. اینکه روی چه پروژهای دارید کار میکنید.
یک پسزمینه از گذشته کاری شما به همراه مرور تجربیاتی که داشتهاید، در مرحله بعدی توضیحات قرار دارد. به دلیل اهمیت بالای کار تیمی، اگر تجربه کار تیمی در سازمانی را داشتهاید، حتماً ذکر کنید. برای مثال توضیح دهید که قبل از شغل فعلیتان در یک گروه استارت آپی در دانشگاه تهران (هر دانشگاه دیگری) مشغول به کار بودهاید.
پس از ارائه توضیحاتی در مورد کارهای تیمی و … به توضیحاتی در مورد تجربیات و آموزههای مثبتی که از آنها به دست آوردهاید، بپردازید. اینکه تجربهای لذتبخش بوده؛ زیرا همراهی با گروهی جوان سرشار از ایده و انرژی، کسب تجربیات فنی و آموزش کار تیمی را بریتان به ارمغان آورده است.
ممکن است در کار قبلی تجربیات تلخی داشته، اذیت شده یا حتی کار قبلی را دوست نداشته باشید ولی قانونی که باید در مصاحبه ویزای کاری حتماً رعایت نمایید، این است که فقط باید سعی کنید پیشزمینه مثبتی از کارهای قبلی ارائه دهید و بگویید که از شغل قبلی درس گرفته و قصد دارید این تجربه را در شغل جدید به کار ببرید.
هرگز تحت هیچ شرایطی جلوی کارفرمای جدید در هنگام مصاحبه درباره کارفرمای قبلی، همکاران قبلی و شغل قبلی تون، خصوصاً در هنگامیکه با کارفرمای خارجی مصاحبه میکنید، بد نگویید. هرچقدر هم محیط کاریتان بد بوده، نکتهای مثبت از آن پیداکرده و آن را ذکر کنید.
اولین سؤالی که معمولاً پرسیده میشود، جمله درباره خودت بگو هست که باید بتوانید در همین اولین سؤال با ارائه یک پیشزمینه خوب و مثبت از کار قبلی به کارفرما، نظر وی را جلب نمایید. او باید شمارا فردی مثبت و سازنده ببینید که همکاری با شما لذتبخش است؛ نه فردی غرغرو که مدام از همکاران و کارفرمای سابق خود شکایت دارد.
درباره نقاط ضعف و قوتت بگو.
دومین سؤالی که معمولاً در مصاحبه ویزای کاری پرسیده میشود، در مورد نقاط ضعف و قوت فرد است. برخی افراد وقتی از آنها پرسیده میشود که چه نقطهضعفی در خودت سراغ داری؟ پاسخ میدهند که من همیشه سعی میکنم با همه خوب باشم و کارهایم را به بهترین شکل انجام دهم و فکر نمیکنم نقطهضعفی داشته باشم.
از دیدگاه یک کارفرما، دریافت یک چنین پاسخی از سمت متقاضی استخدام بهعنوان اولین نقطهضعف خودشیفتگی وی را نشان میدهد. همه آدمها ویژگیهای مثبت و منفی داریم و این طبیعی است. با خودتان صادق باشید؛ پس نگویید من نقطهضعف و خصلت بد ندارم.</p
از مجموعه اخلاق بدی که دارید یک یا دو خصوصیت را انتخاب کرده، سپس هوشمندانه به کارفرما بگویید من این خصلت بد را دارم و به خاطر این اخلاق بد همه را کلافه کردهام؛ اما درست است که این خصلت بدی هست ولی من میتوانم توی فلان قسمت شرکت شما با همین خصلت بدم برای شما سازنده و مفید باشم.
اجازه دهید برایتان یک مثال بزنیم. اگر فرضاً برای استخدام یک شرکت رفته باشیم و در مصاحبه کاری چنین سؤالی از ما پرسیده شود، ترجیح ما این است که اینگونه به این سؤال پاسخ دهیم:
یکی از خصلتهای بد من این است که بهشدت پرحرف هستم. در خانه، دانشگاه و در جمع دوستان بهقدری حرف میزنم که همه از دستم عاصی میشوند و میدانم این خصلت خوبی نیست اما میتوانم به دلیل پرحرف بودنم در قسمت روابط عمومی شرکت شما یا بخش بازاریابی کارکنم.
و از این طریق برای افراد مختلف، مرتباً در مورد شرکت شما تبلیغ کنم. بهگونهای که میتوان گفت بهصورت غیرمستقیم با زیاد حرف زدن میتوانم مشتری را مجاب کنم که محصول شرکت شمارا خریداری کند.
مثال ذکرشده برای این بود که خواستیم بهطور واضح متوجه منظورمان شوید. سعی کنید باهوش باشید و ببینید کدام خصلت بد شما میتواند برای شرکت مفید باشد. این مورد را میتوانید صادقانه به کارفرما هم بگویید. در مورد خصلتها و ویژگیهای مثبت هم همینطور است. سعی نکنید خودتان را بهعنوان یک الهه و بت معرفی نکنید که انگار بهترین موجود در عالم هستید و همه خوبیها را باهم دارید. خودتان باشید و اصلاً اغراق نکنید.
به شرکتی که قصد دارید در آن استخدام شوید نگاه کنید و از میان تمام خصلتهای مثبت و خوبتان، ویژگی و خصوصیتی را انتخاب کرده و راجع به آن صحبت کنید که به درد آن شرکت بخورد. در مورد هرکدام از سؤالاتی که در این جلسات پرسیده میشوند، نکات بسیاری وجود دارد که ذکر تمامی آنها در این بحث نمیگنجد.
چرا این شغل را میخواهی؟
سؤالات دیگری که معمولاً در این جلسات پرسیده میشود، این است که چرا این شغل رو میخواهی؟ چرا میخواهی در شرکت ما استخدام شوی؟
بهترین کار در مصاحبههای شغلی این است که قبل از حاضر شدن در جلسه مصاحبه، در مورد شرکت موردنظر و شغلی که قصد به دست آوردن آن دارید، جستجویی هرچند هم کوچک انجام دهید و اطلاعاتی در مورد آن کسب کنید. تحقیق در مورد اینکه این شرکت کی به وجود آمده است؟ کار آن دقیقاً چیست؟ تابهحال چه دستاوردهایی داشته است؟ پروژههای انجامشده و پروژههای در حال انجام آن چیست؟ و دانستن آنها بسیار اهمیت دارد.
در برخی موارد حتی میتوانید با بعضی از کارکنان شرکت موردنظر آشنا و صمیمی شده تا از جو حاکم در شرکت بهصورت دقیق مطلع شوید. اینکه رئیس شرکت چطور آدمی هست؟ دانستن این دست از مسائل در هنگام مصاحبه و استفاده هوشمندانه از این اطلاعات در پاسخ به سؤالات در جلسه مصاحبه، باعث میشود فرد مصاحبهکننده متوجه شود که شما به شرکت اهمیت میدهید و کارهای آن شرکت برایتان مهم است.
منظور این است که وقتی فرد مصاحبهکننده ببیند شما پیگیر کارهای شرکت هستید، یکجور حس خوب و مثبت نسبت به شما برایش به وجود میآید که اثر آن در پذیرش در مصاحبه ممکن است کم نباشد.
چرا ما باید شما را استخدام کنیم؟
این سؤالی است که ممکن است در انتهای مصاحبه ویزای کاری از شما پرسیده شود. در پاسخ به این سؤال نباید بهگونهای جواب دهید که اگر شما نباشید، کار آن شرکت روی هوا میماند و یا اینکه شما کاری خارقالعاده انجام خواهید داد. بهنوعی با پاسخ خود منت بر سر شرکت نگذارید.
در پاسخ به این سؤال بهتر است به پروژههای انجامشده، خصوصاً پروژههای در حال انجام توسط شرکت اشارهکرده و بگویید من به دلیل داشتن تجربیات در این زمینه، میتوانیم در این قسمتها کمککننده باشم.
سؤالات هوشمندانه بپرسید.
در پایان مصاحبه کاری معمولاً از شما خواسته میشود سؤالاتی که در مورد شرکت برایتان پیشآمده است را بپرسید. بهترین زمان برای نمایش هوشمندی شما پرسیدن این سؤال است. در این مرحله بههیچوجه نباید بگویید سؤالی ندارم و یا سؤالات کلی و بیربط بپرسید.
یکی از سؤالاتی که ممکن است تأثیری منفی در فرآیند مصاحبه داشته باشد، پرسیدن سؤالاتی نظیر اینکه شرکت شما به دنبال چه ویژگیهایی در نیروی کار است؟ سعی کنید سؤالاتی مانند این سؤال که جایگاه شرکت در شش ماه آینده چگونه خواهد بود؟ بپرسید.